لغتنامه دهخدا
سنوح . [ س ُ ] (ع اِمص ) ظاهر شدن شکار آهو از سوی دست چپ . (آنندراج ) (غیاث ). || پیدا و هویدا شدن : سنح لی رأی ؛ پیدا و هویدا شد مرا تدبیری . (منتهی الارب ). ظهور. || بمجاز، به معنی پیدا شدن حادثه . (غیاث ) (آنندراج ). || سخن بربسته گفتن . (تاج المصادر بیهقی ): سنح بکذا؛ سخ