گرمخانه 2saunaواژههای مصوب فرهنگستاناتاقی ویژه با حرارت زیاد که ورزشکاران و افراد عادی معمولاً برای کاهش وزن از آن استفاده میکنند
سِنج چینیChinese cymbals/ Chinese cymbal, china cymbals/ china cymbalواژههای مصوب فرهنگستانسِنجی در اقسام بسیار متنوع که معمولترین آن دارای انحنایی نرم در لبه و در خلاف جهت تحدب اصلی است
کاوکsinusواژههای مصوب فرهنگستانحفرۀ هوایی داخل برخی از استخوانها ازجمله استخوان صورت و جمجمه متـ . سینوس 2
خاک چینیchina clayواژههای مصوب فرهنگستانرُس سفیدپختی (white-firing clay) که عمدتاً از کانی کائولینیت تشکیل شده است متـ . کائولن kaolin
سنوواژهنامه آزاد1- سِنُو؛ شنا، آب تنی. 2- سِنو:دشتی بین دو کوه که دارای چشمه باشد. 3- روستایی در جنوب شهرستان گناباد در استان خراسان رضوی، به منطقه ای که این روستا واقع است نیز اطلاق می شود. سِنُوْ (senow) در گویش گنابادی یعنی شنا ، شنا کردن ، شناگری
منسنولغتنامه دهخدامنسنو. [ م َ س ُ ] (ص ) نواخته ٔ برگزیدگان حق را گویند. (برهان ) (آنندراج ). پسندیده و برگزیده ٔ خداوند عالم . (ناظم الاطباء).
بسنولغتنامه دهخدابسنو. [ ب ُ ](اِ) آرام یافتن بچیزی و انس گرفتن با کسی بلکه وجود او بسبب وجود چیز دیگری باشد چنانچه بعضی موحدان میگویند که وجود عالم پرتو وجود باریتعالی است ، او بذاته وجود ندارد. (مؤید الفضلاء). رجوع به بسو شود.