رزتلغتنامه دهخدارزت .[ رُ زِ ] (اِخ ) نام سنگنبشته ای که بخط مصری قدیم در قلعه ٔ «سن ژولین » بسال 1799 م . بوسیله ٔ سربازان فرانسوی کشف شد. رجوع به ایران باستان ج 1 ص 42 شود.
رولن سنلغتنامه دهخدارولن سن . [ رُ ل ِ س ُ ] (اِخ ) سرهنری راولنسن مستشرق و ایران شناس نامی انگلیسی که موفق به خواندن سنگنبشته ٔمیخی بیستون شد و خواندن این کتیبه کلید کشف خطوط میخی گردید و اساس علم آسیروشوری (آشورشناسی ) را تشکیل داد. (از جغرافیای مفصل تاریخی غرب ایران ص <span class="hl" dir="lt
ده یولغتنامه دهخداده یو. [ دَه ْ ] (فارسی باستان ، اِ) کشور. (یادداشت مؤلف ). ولایتی که محل سکنای قوم یعنی مردمان متشکل از چند عشیره بود در شکل حکومت آریاهای ایرانی قدیم . (ایران باستان ج 1 ص 160). در فارسی لغاتی داریم که دای
پهلویلغتنامه دهخداپهلوی . [ پ َ ل َ ] (اِخ ) (زبان و خط...) زبان پهلوی . زبان پهلو یا پهله ،پارت ، پرثوه ، پهلوانی . زبان متداول دوره ٔ اشکانیان و ساسانیان . فارسی میانه و آن میان فرس باستانی و فرس امروزی جای دارد. این زبان را فرس متوسط نیز گویند. زبان مردم پارت ؛ پارتها بزبان پهلوی شمالی (پار