سنگ شناسلغتنامه دهخداسنگ شناس . [ س َ ش ِ ](نف مرکب ) سنگ شناسنده . کسی که در علم سنگ شناسی متبحر است . عالم علم الاحجار .
سنگ شناسیلغتنامه دهخداسنگ شناسی . [ س َ ش ِ ] (حامص مرکب ) علم الاحجار. (فرهنگستان ). علم به احوال و چگونگی احجار و کانیهای مختلف . (از فرهنگ فارسی معین ).
سنگشناسی 1lithologyواژههای مصوب فرهنگستانتوصیف خواص فیزیکی سنگ با چشم یا ذرهبین دستی براساس رنگ، ساختار، اجزای کانیشناختی و اندازۀ دانههای آن
سنگشناسی 2petrologyواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از زمینشناسی که خاستگاه و چگونگی رخداد و ساختار و تاریخچۀ تشکیل سنگ را مورد مطالعه قرار میدهد
سنگشناسی تجربیexperimental petrologyواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از سنگشناسی که به مطالعۀ آزمایشگاهی واکنشهای طراحیشده برای مشخصکردن فرایندهای سنگساز میپردازد
سنگشناسی دگرگونیmetamorphic petrologyواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ سنگهایی که براثر گرما و فشار تغییر کردهاند
lapidarianدیکشنری انگلیسی به فارسیlapidarian، سنگ شناس، گوهر شناس، منقوش روی سنگ، وابسته به سنگ های قیمتی
سنگ شناسلغتنامه دهخداسنگ شناس . [ س َ ش ِ ](نف مرکب ) سنگ شناسنده . کسی که در علم سنگ شناسی متبحر است . عالم علم الاحجار .
سنگشناسی 1lithologyواژههای مصوب فرهنگستانتوصیف خواص فیزیکی سنگ با چشم یا ذرهبین دستی براساس رنگ، ساختار، اجزای کانیشناختی و اندازۀ دانههای آن
سنگشناسی 2petrologyواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از زمینشناسی که خاستگاه و چگونگی رخداد و ساختار و تاریخچۀ تشکیل سنگ را مورد مطالعه قرار میدهد
سنگشناسی تجربیexperimental petrologyواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از سنگشناسی که به مطالعۀ آزمایشگاهی واکنشهای طراحیشده برای مشخصکردن فرایندهای سنگساز میپردازد
سنگشناسی دگرگونیmetamorphic petrologyواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ سنگهایی که براثر گرما و فشار تغییر کردهاند