سنگچین حلقهایring cairn, ring barrowواژههای مصوب فرهنگستانمرزبندی با سنگ یا خاک، به شکل دایره و دور محوطهای به قطر حداکثر بیست متر
سنگ چینلغتنامه دهخداسنگ چین . [ س َ ] (نف مرکب ) سنگ چین کننده . || (ن مف مرکب ) دیواری که از چیدن سنگها روی هم ساخته باشند. (ناظم الاطباء).
سنگچینcairn, clearance cairnواژههای مصوب فرهنگستانتودهای از سنگ لاشه که برای یادبود یا نشانهگذاری غالباً بر روی یک گور چیده میشده است
سنگچینcairn, clearance cairnواژههای مصوب فرهنگستانتودهای از سنگ لاشه که برای یادبود یا نشانهگذاری غالباً بر روی یک گور چیده میشده است