سهگانtrichordواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ سه نغمه، بهخصوص هریک از چهار مجموعهای که بر روی هم ترتیبی برای موسیقی دوازدهنغمهای میسازند
تپۀ شنیsand humpواژههای مصوب فرهنگستانتپهای شنی که در انتهای یک خط فرعی برای متوقف کردن قطار فراری ایجاد میکنند
شنآسsand millواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی استوانهای و قائم، حاوی شن، با میلۀ چرخان و دیسک (disc) که آسمایه در آن میگردد متـ . آسیای شنی
صافی شنیsand filterواژههای مصوب فرهنگستاننوعی صافی متشکل از چند بستر شنی و بهصورت لایهلایه که از آن برای جدا کردن ذرات ریز معلق از آب یا سیال استفاده میکنند
آبسنگ ماسهایsand reefواژههای مصوب فرهنگستانسد یا پشتۀ کوتاهی از ماسه در امتداد کرانۀ دریاچه یا دریا که با جریان آب یا موج شکل میگیرد متـ . سد ماسهای sandbar
شن و ماسهsand and gravelواژههای مصوب فرهنگستانمواد ساختمانیای با اندازۀ درشتتر از سیلت و ریزتر از قلوهسنگ
پیوند سهگانهtriple bondواژههای مصوب فرهنگستانپیوندی که از اشتراک سه زوج الکترون، بین دو اتم به وجود میآید
کشت سهگانهtripple croppingواژههای مصوب فرهنگستانکشت غیرهمزمان سه گیاه در یک قطعه زمین و در یک سال زراعی
نقطۀ سهگانهtriple pointواژههای مصوب فرهنگستان[شیمی، علوم جَوّ، فیزیک] فشار و دمایی که در آن هر سه حالت جامد و مایع و گاز مادهای معین با یکدیگر در تعادل باشد [علوم جَوّ] نقطۀ همرسی که در آن جبهۀ گرم و جبهۀ سرد و جبهۀ همرسیده در یک جا متمرکز میشوند