لغتنامه دهخدا
غریان . [ غ َ ری یا ] (اِخ ) دو بنا در کوفه یا دو صخره یا دو خرپشته . و گفته اند آنها قبر مالک و عقیل است که ندیمان جذیمة الابرش بودند، و وجه تسمیه ٔ آن این است که نعمان بن منذر در روز «کیفر» هر که را میدید میکشت و غریان را به خون وی تغریه میکرد. (از منتهی الارب ). یاقوت در م