لغتنامه دهخدا
شاهرخ . [ رُ ] (ص مرکب ) (مرکب از: شاه + رخ ) دارای رخساری چون شاه . شاه منظر. شاه سیما. که رخسارش همانند رخسار شاه است . (از فرهنگ نظام ). بدیدار چون شاه . شکوهمند : و فرزین چرخ که ماه خوانند به شاهرخ از جمشید فلک که خورشید گویند کلاه برد. (تاریخ طبرس