صوامعلغتنامه دهخداصوامع. [ ص َ م ِ ] (اِخ ) قبیله ای است از بطون هوارة از بربر. (صبح الاعشی ج 1 ص 364).
صوامعلغتنامه دهخداصوامع. [ص َ م ِ ] (ع اِ) ج ِ صَوْمَعَة. عبادتخانه های ترسایان . (غیاث اللغات ) : و لولا دفع اﷲ الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع. (قرآن 40/22). چون قندیل عقیقین از صوامع رهابین تابان . (سندبادنامه ص <span class="hl" d
صَوَامِعُفرهنگ واژگان قرآنصوامع جمع صومعه است ، و صومعه نام معبدهايي است که براي عبادت عابدان و زاهدان ، در بالاي کوهها و در بيابانهاي دوردست ساخته ميشد ، و معمولا عمارتي نوک تيز و مخروطي بود .