تپۀ شنیsand humpواژههای مصوب فرهنگستانتپهای شنی که در انتهای یک خط فرعی برای متوقف کردن قطار فراری ایجاد میکنند
صافی شنیsand filterواژههای مصوب فرهنگستاننوعی صافی متشکل از چند بستر شنی و بهصورت لایهلایه که از آن برای جدا کردن ذرات ریز معلق از آب یا سیال استفاده میکنند
آبسنگ ماسهایsand reefواژههای مصوب فرهنگستانسد یا پشتۀ کوتاهی از ماسه در امتداد کرانۀ دریاچه یا دریا که با جریان آب یا موج شکل میگیرد متـ . سد ماسهای sandbar
صافش شنی تندrapid sand filtrationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فرایند تصفیۀ آب که در آن آب پس از زلالسازی از بستری شنی عبور داده میشود تا بقایای ذرات آن گرفته شود
صافش شنی کندslow sand filtrationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فرایند تصفیۀ آب که در آن آب از میان بستری شنی با خصوصیات مشخص به سمت پایین پرانشت میکند و در خلال آن براثر فرایندهای فیزیکی و شیمیایی و زیستی خالصتر میشود
گرگجلغتنامه دهخداگرگج . [ گ َ گ َ ] (اِ) سرکوبی را گویند که به جهت گرفتن قلعه از سنگ و گل و چوب سازند. (برهان ).
قروههلغتنامه دهخداقروهه . [ ق ُ هََ / هَِ ] (اِ) بر وزن و معنی گروهه است که گلوله باشد، خواه از سنگ و گل و خواه از چیزهای دیگر سازند. (برهان ) (آنندراج ).
برقاواتلغتنامه دهخدابرقاوات . [ ب َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ برقاء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خاکهای با سنگ و گل و ریگ درآمیخته . (منتهی الارب ). رجوع به برقاء شود.
بتابلغتنامه دهخدابتاب . [ ] (اِ) ماده ای است از آهک و سنگ و گل که در زیر بنیان عمارات و کف خزینه ٔ حمام و امثال آن با آب مخلوط کرده ریزند. در شیرازلفظ مذکور را مخفف کرده بتو گویند. (فرهنگ نظام ).
لغزیدهچینهolistostromeواژههای مصوب فرهنگستاننهشتهای واریزهای از مواد ناهمگنِ درآمیخته، مانند قطعهسنگ و گِل، که بهصورت تودهای نیمهشاره با لغزش گرانشی در زیر دریا (submarine gravity sliding) یا لخشیدن (slumping) رسوبات تحکیمنیافته، انباشته شده است