لغتنامه دهخدا
تسجیر. [ ت َ ] (ع مص ) روان کردن آب را (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || پر کردن تنور از هیزم برای گرم کردن آن .(از اقرب الموارد) (از المنجد). || آتش افروختن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). و در قرآن است :</s