سپیدپهنالغتنامه دهخداسپیدپهنا. [ س َ / س ِ پ َ ] (اِ مرکب ) سپیدپهنای . کنایه از صبح دوم است که صبح صادق باشد. (برهان ) (شرفنامه ) (آنندراج ).
سیدنالغتنامه دهخداسیدنا. [ س َی ْ ی ِ دِ ] (اِخ ) لقبی است که پیروان حسن صباح بدو داده اند. رجوع به حسن و اسماعیلیان شود.
شدنگاهلغتنامه دهخداشدنگاه . [ ش ُ دَ ] (اِ مرکب ) موقع و محلی که در آنجا چیزی واقع گردد. (ناظم الاطباء).
صیدنایالغتنامه دهخداصیدنایا. [ ص َ دَ ] (اِخ ) شهری است از اعمال دمشق ، مشهور به فراوانی تاک و شراب نیکو. (معجم البلدان ).
سپیدبالالغتنامه دهخداسپیدبالا. [ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) کنایه از صبح اول است که صبح کاذب باشد. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به سپیدپهنا شود.