سیفی هراتیلغتنامه دهخداسیفی هراتی . [ س َ فی ِ هََ ] (اِخ ) سیف بن محمدبن یعقوب الهروی بسال 681 هَ . ق . در هرات متولد شد. معاصر و مداح ملک فخرالدین وملک غیاث الدین کرت است و تاریخ هرات را بنام پادشاه اخیر در حدود سال 720 هَ . ق .
شارش هلهشاوHele-Shaw flowواژههای مصوب فرهنگستانشارش خزشی شارهای با گرانروی بالا میان دو صفحة تخت با فاصلة بسیار کم
شفیلغتنامه دهخداشفی . [ ش ِ / ش َ ](از ع ، اِ) ممال شفا. (یادداشت مؤلف ) : باد خلقش دمیده عطر حسب نحل مهرش نهاده شهد شفی . ابوالفرج رونی .از آن سبب که عسل را حلاوت لب توست خدای عزوجل در عسل ن
شفیلغتنامه دهخداشفی . [ ش َ فا ] (ع مص ) نزدیک شدن آفتاب به غروب . || برآمدن ماه نو. || نمایان شدن شخص . (منتهی الارب ). و رجوع به شَفا شود.
شفیلغتنامه دهخداشفی . [ ش َ فا ](ع اِ) اندک ، چنانچه مرد را هنگام مرگ ، و ماه را گاه محاق و آفتاب را به وقت غروب گویند: مابقی منه الا شفی ً؛ یعنی کم . (منتهی الارب ). و رجوع به شَفا شود.