سینة کارworkface, working faceواژههای مصوب فرهنگستانسطحی از خاکچال که بهطور منظم با پسماند پر میشود
گرمخانه 2saunaواژههای مصوب فرهنگستاناتاقی ویژه با حرارت زیاد که ورزشکاران و افراد عادی معمولاً برای کاهش وزن از آن استفاده میکنند
تاسهکِشpurse seiner, seine boat, seiner, purse boatواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شناور ماهیگیری که تاسه به پاشنۀ آن متصل میشود
تاسهpurse seine, purse, seine, purse net, seine netواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تور ماهیگیری که با بسته شدن بخش انتهایی، به یک کیسه بدل میشود و ماهیان و دیگر آبزیان نمیتوانند از آن خارج شوند
سینة کار پیشروندهadvancing faceواژههای مصوب فرهنگستانسینة کاری که بهطور مرتب، گاه روزانه، پیشروی دارد
امین تبریزیلغتنامه دهخداامین تبریزی . [ اَ ن ِ ت َ ] (اِخ ) میرزا امین ، پسر میرزا نوری بیگ . شاعر و خوش خط بوده . در آخر عمراستیفاء شیراز را داشته . (قرن 11 هجری ). از اوست :نوگل من غنچه را خندان کند در زیر پوست عشق او در سینه کار جان کند درزیر پوست دید
سینةلغتنامه دهخداسینة. [ ن َ ] (ع اِ) دندانه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (تاج العروس ) (منتهی الارب ): فلان لایحسن سینة من سینة؛ ای شعبة من شعبة و هو ذوثلاث شعب . (منتهی الارب ).
سینةلغتنامه دهخداسینة. [ ن َ ] (ع اِ) دندانه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (تاج العروس ) (منتهی الارب ): فلان لایحسن سینة من سینة؛ ای شعبة من شعبة و هو ذوثلاث شعب . (منتهی الارب ).
اسینةلغتنامه دهخدااسینة. [ اَ ن َ ] (ع اِ) تاهی از تاههای زه کمان . ج ، اَسائن . || دوالی محکم بافته که در تنگ ستور و لگام و جز آن بکار برند. (منتهی الارب ).