سینهگاهforecastleواژههای مصوب فرهنگستانقسمت زبرین و پیشین کشتی، معمولاً برای نگهداری طناب و رنگ و دوّار و تجهیزات ملوانی متـ . سینه 3
سنیعةلغتنامه دهخداسنیعة. [ س َ ع َ ] (ع اِ) راه در کوه . || (ص ) زن خوب رو و نیکو و نرم پیوند سبک و لطیف استخوان .ج ، سنایع. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
شنعةلغتنامه دهخداشنعة. [ ش ُ ع َ ] (ع اِمص ) زشتی . اسم است مصدر را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). زشتی وبدی و طعنه . (از غیاث اللغات ). رجوع به شنعت شود.
شنیعةلغتنامه دهخداشنیعة. [ ش َ ع َ ] (ع ص ) تأنیث شنیع. ج ، شنایع. (یادداشت مؤلف ). رجوع به شنیع شود.
بستر لنگرanchor bed, billboard 2واژههای مصوب فرهنگستانسازۀ محکم شیبداری که در دو طرف سینهگاه کشتی تعبیه میشود تا لنگر شانهدار بهصورت ایمن بر روی آن قرار گیرد