سیصدگویش خلخالاَسکِستانی: sisad دِروی: sisad شالی: sisad کَجَلی: se sad کَرنَقی: so sad/sisad کَرینی: sisad کُلوری: sisad گیلَوانی: sisad لِردی: sisad
سد پرتابblocked shot, block 8واژههای مصوب فرهنگستاندر بسکتبال، منحرف کردن توپ پرتابشده در مسیرش به سمت سبد، پیش از طی کردن قوس فرودین، بهطوریکه از گل جلوگیری شود
پیشلایهforeset bed/ fore-set bed, foresetواژههای مصوب فرهنگستانهریک از واحدهای مایل درون لایهبندی چلیپایی که آرایشی سامانمند دارند
حالبلغتنامه دهخداحالب . [ ل ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حلب . دوشنده ٔ شیر. دوشنده . دوختار : تو هنوز از خارج آن را طالبی مجلبی از دیگران چون حالبی . مولوی . || (اِ) کِش . کشال . || رگ بن ران که از راه آن بول از گرده بسوی مثانه آید