شاخة غولهاgiant branchواژههای مصوب فرهنگستانناحیهای از نمودار هرتزشپرونگ ـ راسل که بهطور مایل به سمت راست و بالای رشتة اصلی گسترش مییابد و ستارههای غول در آن جای دارند
شاخه شاخه کردنلغتنامه دهخداشاخه شاخه کردن . [ خ َ / خ ِخ َ / خ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) به شاخه ها منقسم کردن .
شاخةلغتنامه دهخداشاخة. [ خ َ ](ع ص ) (از: «ش ی خ ») معتدل از هر چیزی . (منتهی الارب ).الشاخة من الرجال ؛ المعتدل القد. (اقرب الموارد).
شاخةلغتنامه دهخداشاخة. [ خ َ ](ع ص ) (از: «ش ی خ ») معتدل از هر چیزی . (منتهی الارب ).الشاخة من الرجال ؛ المعتدل القد. (اقرب الموارد).