شاخینگی متخلخلporokeratosisواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شاخی شدن رایج و مزمن و پیشرونده و ناهمگون پوست که در افراد دارای پوست روشن دیده میشود و در بررسیهای آسیبشناختی نمایی متخلخل دارد
شوخگنیلغتنامه دهخداشوخگنی . [ گ ِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی شوخگن . چرکی . چرک گنی . (یادداشت مؤلف ). دنس . چرکنی . ریمناکی . (زمخشری ). و رجوع به شوخ و چرک شود.
شوخگینیلغتنامه دهخداشوخگینی . (حامص مرکب ) شوخگنی . حالت و چگونگی شوخگین . ناپاکی و آلودگی و وسخ گرفتگی اندام عموماً و ستبری و سختی دست و پا از بسیاری کار و پینه بستگی آنها خصوصاً. (ناظم الاطباء). رجوع به معانی شوخ شود.
دُششاخینگیdyskeratosisواژههای مصوب فرهنگستانشاخی شدن غیرطبیعی و زودهنگام یا نامناسب یاختههای شاخی پوست
پَراشاخینگیparakeratosisواژههای مصوب فرهنگستانباقی ماندن هستههای یاختههای شاخی در لایۀ شاخی (stratum corneum) پوست
اَرتاشاخینگیorthokeratosisواژههای مصوب فرهنگستانستبر شدن لایۀ شاخی (stratum corneum) پوست بدون رخداد پَراشاخینگی