لغتنامه دهخدا
شامار. (اِخ ) ظاهراً مصحف شابهار. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). نام موضعی است که گروهی از گبران در آن توطن دارند. (برهان قاطع) (از فرهنگ جهانگیری ) (تحفة الاحباب اوبهی ). نام جایی و گروهی از گبران است . (سروری ). شاماز. (برهان قاطع). این کلمه را در فرهنگها عموماً بمعنی جایی ا