شانتاشلغتنامه دهخداشانتاش . (اِخ )شانه تراش . نام قریه ای است از قرای تابع تنکابن . (سفرنامه ٔ رابینو ص 24 انگلیسی و ص 46 ترجمه ٔ فارسی ).
سنتزفرهنگ فارسی معین(سَ تِ) [ فر. ] (اِمص .) 1 - ترکیب عنصرها یا جسم های ساده با یکدیگر. 2 - آن چه از تقابل مؤثر آنتی تز بر تز حاصل می شود، هم نهاد، هم نهاده (شیمی ).
سنتز برگشتیretrosynthesisواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سنتز شیمیایی که در آن ابتدا به مولکول محصول مورد نظر توجه میشود و سپس گامبهگام مراحلی را که در مسیر برگشت برای رسیدن به مواد اولیه مناسب باشد، در نظر میگیرند