شبکهایکبابکردنgrillingواژههای مصوب فرهنگستانپختن غذا بر روی توری کبابپز با استفاده از حرارت تابشی
کباب کردنلغتنامه دهخداکباب کردن . [ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کباب پختن . (بهار عجم ) (آنندراج ). بریان کردن کباب بر آتش . به سیخ کشیدن .به سیخ زدن : از آن فروزی آتش همی برزم اندرکه کرد خواهی دلها به تیغ تیز کباب . مسعودسعد.چه آتش است حسا