شبکۀ تارعنکبوتیspider web, spider network, simplified networkواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ بزرگراهی شبیهسازیشده برای محدودهای مشخص که، بدون توجه به ترکیب فیزیکی خیابانها، تنها دسترسیهای اصلی را ملاک تحلیل قرار میدهد
شبکة مفهومی سلسلهمراتبی،شبکة مفهومی پایگانیhierarchical concept systemواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شبکة مفهومی که ساختار آن براساس مفاهیم فراپایه و فروپایه شکل گرفته است
شبکة مفهومی همایندی،شبکة مفهومی تداعیبنیادassociative concept systemواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شبکة مفهومی که در آن همة مفاهیم با یکدیگر رابطة همایندی/ رابطة تداعی دارند
شبکهلغتنامه دهخداشبکه . [ ش َ ب َ ک َ / ک ِ ] (ع اِ) شبکة. این اصطلاح برای خطوط متعدد و کثیر و متقاطع تلفن و راه آهن و تلگراف و لوله های آب که در ناحیتی محدود یا وسیع نصب شده باشد (برحسب مورد) به کار رود.