شتابسنجaccelerometerواژههای مصوب فرهنگستانحسگری که براساس رابطهاش با نیروی جاذبه به تعیین سرعت و جهت گوشی تلفن همراه کمک میکند
طیفسنج جِرمی شتابدهندهaccelerator mass spectrometerواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی که ترکیبی از طیفسنج جِرمی و شتابدهنده است و برای ردیابی ایزوتوپهای کمیاب کاربرد دارد
پیشتابلغتنامه دهخداپیشتاب . (اِ)پیشتو. صورتی از کلمه ٔ پیستوله . رجوع به پیستوله شود. طپانچه . آلتی آتشی کوچک . رولور یا رولوه ٔ لوله بلند. تپانچه . قسمی شش لول .
شتابلغتنامه دهخداشتاب . [ ش ِ ] (اِمص ) مقابل درنگ . (آنندراج ). جستن و خواستن امری پیش از وقت آن و آن از مقتضیات شهوت و از صفات مذمومه باشد. عجله . (یادداشت مؤلف ). اشتاب . اشتو (درتداول عامه ٔ گناباد). سرعت . عجل . دستپاچگی . تندی . مقابل درنگ و آهستگی . تعجیل . مقابل کندی <span class="hl"
ناوبری لختاییinertial navigationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ناوبری برآوردی که در آن با استفاده از شتابسنج و رایانه و فنون دوپلر مسافت طیشده و جهت را از نقطۀ مبدأ محاسبه و تعیین میکنند