شرحِحالگیریhistory takingواژههای مصوب فرهنگستانگردآوری تاریخچة بیمار یا شرکتکننده در تحقیق، از خود او، به طور مستقیم، یا از دیگر منابع، مانند خانوادة او
سرگذشت خودautobiographyواژههای مصوب فرهنگستانشرح حال فرد که به قلم خودش نوشته شده باشد متـ . سرگذشت من، شرح حال خود، شرح حال من، زندگینامۀ خود، زندگینامۀ من، زندگینامۀ خودنوشت * در ترجمۀ عبارت "my autobiography" میتوان از ترکیبات "زندگینامۀ من"، "سرگذشت من "، "شرح حال من" استفاده کرد