لغتنامه دهخدا
شریة. [ ش َ ری ی َ ] (ع اِ)طریقه و روش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج )(از اقرب الموارد). || طبیعت . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || (ص ) زنی که همواره دختر آرد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مؤنث شری ّ، اسبی که در سیر خودمبالغه کند. (از اقر