لغتنامه دهخدا
تبرض . [ ت َ ب َرْ رُ ] (ع مص ) به اندک معیشت روزگار گذرانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). اندک اندک روزگار گذاشتن . (زوزنی ). || تبرض چیزی ؛ اندک اندک گرفتن آنرا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط)