شلاپورلغتنامه دهخداشلاپور. [ ش ُ ] (اِخ ) شهری است در جنوب شرقی بمبئی در مرکز شبه جزیره ٔ دکن ، دارای 266100 تن سکنه . مرکز کارخانه های نخ بافی (پنبه ای ) و شهر مهم صنعتی است . (فرهنگ فارسی معین ).
سلورلغتنامه دهخداسلور. [ س ِل ْ لو ] (اِ) نوعی از ماهی باشد و آن در رود نیل بهم میرسد و آنرا به عربی جری میگویند. (برهان ) (ناظم الاطباء). رجوع به الفاظ الادویه ، فهرست مخزن الادویه ، ضریر انطاکی و تحفه ٔ حکیم مؤمن شود.
صلورلغتنامه دهخداصلور. [ ص ِل ْ ل َ ] (ع اِ) مارماهی . (منتهی الارب ). نوع من السمک کالحیة فارسیة مارماهی و فی حدیث غمار: لاتأکلوا الصلور و لا القلیس . (بحر الجواهر).
شلویرواژهنامه آزاد(قزوینی) باهوش، هوشمند؛ واژۀ ساخته شده از شل (دارنده) و ویر (هوش). || نام تپه ای در نزدیکی روستای عبدل آباد قزوین.