شمارهلغتنامه دهخداشماره . [ ش ُ رَ / رِ ] (اِ) تعداد. اندازه . حساب . (ناظم الاطباء). عدد. عد. شمار. شمارش . (یادداشت مؤلف ).- از شماره برون شدن ؛ بی حد و حساب شدن . بیرون از اندازه و حساب گشتن : فضل تر
شمارهفرهنگ فارسی معین(شُ رَ یا رِ) (اِ.) 1 - عدد، شمار. 2 - عددی که نماد و نشانة چیزی است . 3 - عددی که نوبت یا رتبة کسی یا چیزی را نشان دهد. 4 - عددی که اندازة چیزی را نشان دهد. 5 - هر واحد از روزنامه ، مجله و مانند آن .
سمورهلغتنامه دهخداسموره . [ س َ رَ / رِ ] (اِ) سمور : چون برون جست لوز از سوراخ شد سموره بنزد او گستاخ .عنصری .
شماره گاهلغتنامه دهخداشماره گاه . [ ش ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) شمارگاه . (ناظم الاطباء). رجوع به شمارگاه شود.
شمارهگیرdialler/ dialerواژههای مصوب فرهنگستانبدافزاری برای دستکاری شمارۀ تلفن در مودم رایانه و تبدیل آن به شمارۀ راه دور و امثال آن یا برای شمارهگیری خودکار بهمنظور ارسال پروندههای یک کلیدخوان یا اطلاعات دیگر به یک رخنهگر
شمارهگیری 1dialling/ dialingواژههای مصوب فرهنگستانترکیب کردن اعدادِ 0 تا 9 بهصورت پشتسرهم و به تعداد معین و با ترتیب ویژه، برای تبدیل آنها به نشانک و اتصال به مقصد معین
شمارهگیری 2dial-upواژههای مصوب فرهنگستانویژگی خدماتی که در آن کاربر اینترنت ابتدا ازطریق شمارهگیری بهکمک مودم، به مرکز تلفن متصل و از آنجا به مودم شرکت ارائهکنندۀ خدمات اینترنتی مرتبط میشود
شمارهنماییincoming call identificationواژههای مصوب فرهنگستانیکی از امکانات سامانۀ سودهی که شناسایی برخوان را ممکن میسازد
شماره گاهلغتنامه دهخداشماره گاه . [ ش ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) شمارگاه . (ناظم الاطباء). رجوع به شمارگاه شود.
شماره گیرلغتنامه دهخداشماره گیر. [ش ُ رَ / رِ ] (نف مرکب ) شمارگیر. شماره گر. حاسب . محاسب . حسیب . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شمارگیر شود.
شماره زنلغتنامه دهخداشماره زن . [ ش ُ رَ / رِ زَ ] (نف مرکب ) شماره زننده . || (اِ مرکب ) آلتی است فلزی که به وسیله ٔ آن پس از چاپ کردن اوراق شماره زده میشود. در قسمت بالای آن دستگیره ای فنری است که اگر آنرا با دست به طرف پایین فشار دهیم به وسیله ٔ شماره های فلزی
شماره زنیلغتنامه دهخداشماره زنی . [ ش ُ رَ / رِ زَ ] (حامص مرکب ) عمل شماره زدن به وسیله ٔ شماره زن . (فرهنگ فارسی معین ). شماره زدن برصفحات کتاب و دفتر و جز آن . رجوع به شماره زن شود.
حرفشمارهphoneword, vanity numberواژههای مصوب فرهنگستاننام یا حروفی که بهجای شمارۀ تلفن به کار میرود و معمولاً برای صاحب شماره معنای خاصی دارد
حفظ شمارهnumber portabilityواژههای مصوب فرهنگستانیکی از انواع خدمات شبکههای هوشمند که در آن مشترک میتواند مکان یا بهرهبردار خود را تغییر دهد، بیآنکه شمارۀ تلفن تغییر کند