لغتنامه دهخدا
فاسیسها. (اِ) بُعدهایی است قمر را از شمس که منجمان آن را نگاه دارند. ابوریحان گوید آنجایها حال گشتن است اندر هوا. همچنانکه بحرانهای بیماری را زاویه های هشت سو نگاه دارند از جایگاه قمر به آغاز علت ، بر برجی و نیم فضله ، تا چنین باشد: مه ص قلّه قف رکه رع شیه ش . و فاسیسهایی که