شمسالدینفرهنگ نامها(تلفظ: šamsoddin) (عربی) به معنی آفتاب دین ؛(در اعلام) نام چندین تن از افراد در تاریخ .
شمس الدینلغتنامه دهخداشمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ )ایلدگز. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ایلدگز شود.
شمس الدینلغتنامه دهخداشمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن احمد ذهبی ، مکنی به ابوعبداﷲ. از مشاهیر مورخان و محدثان شافعی بود. (یادداشت مؤلف ). رجوع به ذهبی شود.
شمس الدینلغتنامه دهخداشمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) یوسف . معروف به ابن الجوزی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ابن الجوزی شود.
شمس الدینلغتنامه دهخداشمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) ابن محمود اول بن حسن گانگو. از سلاطین بهمنی دکن بود. (جلوس 799 - 800 هَ . ق .). (فرهنگ فارسی معین ).
الپ ارغولغتنامه دهخداالپ ارغو. [ اَ اَ ] (اِخ ) شمس الدین . رجوع به الب ارغون و رجوع به شمس الدین شود.
شمس قیسلغتنامه دهخداشمس قیس . [ ش َ س ِ ق َ ] (اِخ ) شمس الدین محمدبن قیس رازی . رجوع به شمس الدین ... شود.
لبودیلغتنامه دهخدالبودی . [ ل َ دی ی ] (اِخ ) شمس الدین بن اللبودی . رجوع به شمس الدین و ابن اللبودی شود.
ثابتلغتنامه دهخداثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالملک ملقب به شمس الدین . رجوع به شمس الدین بن ثابت محمدبن عبدالملک شود.