شمشیریلغتنامه دهخداشمشیری . [ ش ِ / ش َ ] (ص نسبی ) منسوب به شمشیر. || (اِ) قسمی گل . قسمی گیاه زینتی . (یادداشت مؤلف ).- شمشیریان ؛ تیره ای جزو رده ٔ دو لپه ای های جداگلبرگ است . شیمشیر. (فرهنگ فارسی معین ).
شمشیریشکلensiform, sword-shapedواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی شمشیرمانند در گیاهان که دو لبۀ آن تیز و راست باشد و به سمت نوک باریک شود
بالهپارویی شمشیریPsephurus gladiusواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ تاسماهیان و راستۀ تاسماهیسانان و بالاراستۀ بالهشعاعیداران که بسیار طویل است و پوزهاش بهطور غیرعادی طویل و نوکتیز و شبیه به پارو است
شمشیری ریل سومthird rail approach, third rail apronواژههای مصوب فرهنگستانریلی ویژه یا اتصالی باریکشونده که در ابتدای ریل با کفشک ریل سوم تماس دارد
شمشیریشکلensiform, sword-shapedواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی شمشیرمانند در گیاهان که دو لبۀ آن تیز و راست باشد و به سمت نوک باریک شود
بالهپارویی شمشیریPsephurus gladiusواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ تاسماهیان و راستۀ تاسماهیسانان و بالاراستۀ بالهشعاعیداران که بسیار طویل است و پوزهاش بهطور غیرعادی طویل و نوکتیز و شبیه به پارو است
شمشیری انتهایی ریل سومthird rail end approachواژههای مصوب فرهنگستانریلی ویژه یا اتصالی باریکشونده که در انتهای ریل با کفشک ریل سوم تماس دارد
شمشیری ریل سومthird rail approach, third rail apronواژههای مصوب فرهنگستانریلی ویژه یا اتصالی باریکشونده که در ابتدای ریل با کفشک ریل سوم تماس دارد
شمشیریشکلensiform, sword-shapedواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی شمشیرمانند در گیاهان که دو لبۀ آن تیز و راست باشد و به سمت نوک باریک شود
دوشمشیریلغتنامه دهخدادوشمشیری . [ دُ ش َ ] (ص نسبی ) که دارای دو شمشیر باشد. که دو تیغ داشته باشد : صبح یک زخمی دوشمشیری داد مه را ز خون خود سیری .نظامی .
بالهپارویی شمشیریPsephurus gladiusواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ تاسماهیان و راستۀ تاسماهیسانان و بالاراستۀ بالهشعاعیداران که بسیار طویل است و پوزهاش بهطور غیرعادی طویل و نوکتیز و شبیه به پارو است