شناسه 3call signواژههای مصوب فرهنگستانحروف و اعداد قراردادی بینالمللی که در تماس رادیویی برای شناسایی ایستگاه ارتباطی و وسیلۀ حملونقل دریایی یا هوایی به کار میرود
شناصیةلغتنامه دهخداشناصیة. [ ش َ صی ی َ ] (ع ص ) فرس شناصیة؛ اسب توانای درازهیکل . (از ذیل اقرب الموارد). رجوع به شناص و شناصی شود.
شنوسهلغتنامه دهخداشنوسه . [ ش َ / ش ِ س َ / س ِ ] (اِ) شنوشه . سنوسه . اشنوسه . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). مؤلف غیاث اللغات از برهان بفتح شین نقل کرده است اما در برهان این واژه نیامده است و هم او بنقل از رشیدی و سروری عطسه معنی
شنوشهلغتنامه دهخداشنوشه . [ش َ / ش ِ نو ش َ / ش ِ ] (اِ) شنوسه . سنوسه . اشنوسه . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). هوایی باشد که از راه دماغ به جلدی و تندی تمام بی اختیار برآید و آن را به عربی عطسه گویند. (برهان ). عطسه . (فرهنگ جهانگ
شناسهفرهنگ فارسی معین(ش س ) (اِ.) جزیی از فعل است که در هر صیغه تغییر می کند و مفهوم شخص و عدد را به فعل می افزاید.
تبارشناسهphylocodeواژههای مصوب فرهنگستانمجموعة قوانین رسمی حاکم بر نامگان تبارشناختی که برای نامگذاری بخشهای مختلف درخت حیات (tree of life) بر پایة اصول تبارزایی طراحی شده است
ترابست شناسهidentity bindingواژههای مصوب فرهنگستانایجاد ارتباط بین هویت یک فرد با شناسة ادعایی توسط یک مرجع رسمی
اثبات شناسهidentity proofingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند ارائه و تأیید اطلاعات کافی برای شناسایی منحصربهفرد هر فرد از سوی مراجع ثبت گواهی و صدور اعتبارنامه
ثبت شناسهidentity registerationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند معرفی شناسة یک شخص به سامانة وارسی شناسة شخصی با استفاده از یک شناسانة منحصربهفرد متناظر