خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شهبال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شهبال
/šahbāl/
معنی
بزرگترین پر بال مرغ؛ شاهبال.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
quill
-
جستوجوی دقیق
-
شهبال
فرهنگ نامها
(تلفظ: šahbāl) (= شاه بال) ، بال بزرگ ، بزرگترین پر از پرهای بال مرغ ، شهپر .
-
شهبال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) šahbāl بزرگترین پر بال مرغ؛ شاهبال.
-
شهبال
لغتنامه دهخدا
شهبال . [ ش َ ] (اِ مرکب ) مخفف شاهبال . بزرگترین پرهای بال پرندگان . (ناظم الاطباء). شهپر. و رجوع به شاهبال شود.
-
شهبال
دیکشنری فارسی به انگلیسی
quill
-
جستوجو در متن
-
شهپر
فرهنگ فارسی معین
(شَ پَ) (اِمر.) 1 - بال بزرگ ، شهبال . 2 - قسمتی از بال هواپیما که تغییر خط سیر هواپیما توسط آن انجام می شود.
-
بنکت
لغتنامه دهخدا
بنکت . [ ب ِ ک َ ] (اِخ ) قریه ای است از قراء اشتیخن سغد سمرقند. و ابوالحسن علی بن یوسف بن محمدبن فقیه که به مکه از ابومحمد عبدالملک بن محمدبن عبیداﷲ زیبدی حدیث شنوده از آنجا است . (از تاج العروس ) (از معجم البلدان ) : گیسوی تو شهبال همای نبوی دان بو...
-
بوینده
لغتنامه دهخدا
بوینده . [ ی َ دَ / دِ ] (نف ) بوی کننده . (فرهنگ فارسی معین ). که ببوید. || دارای بوی . آنکه بوی دهد. آنچه بوی دهد. بویا. معطر : بشمشاد بوینده عنبرفروش بیاقوت گوینده در خنده نوش . اسدی .روان را بشمشاد بوینده رنج خرد را بمرجان گوینده گنج . اسدی .رخشن...