شهپروانهایانDanaidaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از راستۀ پروانهسانان که بالهایشان نقوش منحصربهفردِ منشعب و تیره دارد
روانانلغتنامه دهخداروانان . [ رَ ] (اِ) ج ِ روان است که نفوس باشد، چه روان به معنی نفس است . (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). رجوع به روان شود.
پروانگانفرهنگ فارسی معین(پَ نِ) (اِ.) جِ پروانه ؛ راسته ای از تیرة حشرات که دارای چهاربال نازک پوشیده از پولک های لطیف کوچکی است که غالباً رنگینند. پروانگان اقسام مختلف دارند که بعضی از آن ها دارای رنگ آمیزی بسیار زیبا و جالب می باشند.
روانگان دبیرلغتنامه دهخداروانگان دبیر. [ رَ / رُ ن َ دَ ] (اِخ ) دبیران امور خیریه در زمان ساسانیان بودند و بنابه قول خوارزمی طبقه ٔ هفتم از دبیران عهد ساسانی را تشکیل می دادند. (ایران در زمان ساسانیان ص 155).
شهپروانۀ مشبکDanaus plexippusواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از شهپروانهایان و راستۀ پروانهسانان که دارای بالهایی حنایی درخشان با انشعابهای درختیشکل سیاه و درخشان است