توانایی درک یا بیان جنبههای طنزآمیز موقعیتها
شوخ طبعی . [ طَ ] (حامص مرکب ) تیزطبعی . بذله گویی .
شوخ طبع. [ طَ ] (ص مرکب ) کنایه از تیزطبع. (آنندراج ) (بهار عجم ). بذله گو.
خوشطبع؛ بذلهگو.
humorist, wit, witty
humor, risibility, wittiness
شوخ طبعی