شوذبیلغتنامه دهخداشوذبی . [ ش َ ذَ ] (ص نسبی ) منسوب است به شوذب که اسم اجدادی است . (از انساب سمعانی ).
شادابیلغتنامه دهخداشادابی . (حامص مرکب ) سیرابی . (آنندراج ). تری و رطوبت . (ناظم الاطباء). شادآبی . || تری و تازگی . (آنندراج ). طراوت : ز شادابی کام آن سرگذشت یکی شد بدریا یکی شد بدشت .نظامی .