شورابیلغتنامه دهخداشورابی . (اِخ ) نام محلی کنار راه نیشابور و مشهد میان دیزبادو فخرداود، در 854800گزی طهران . (یادداشت مؤلف ).
شورابیRuppiaواژههای مصوب فرهنگستانتنها سردۀ شورابیان که اغلب در آبهای شور میروید؛ گلآذین آن بلند و نازک و راست یا اندکی پیچخورده منتهی به دو گل ریز است و ساقۀ آن منشعب و بلند و برگهایش اغلب سرنیزهای است
شوربیگلغتنامه دهخداشوربیگ . [ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه . 154 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
شوربیگلغتنامه دهخداشوربیگ . [ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سملقان بخش بانه ٔ شهرستان بجنورد. 105 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
شاربیلغتنامه دهخداشاربی . [ رِ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن بشربن علی بن محمدبن جعفر مکنی به ابوبکر معروف به ابن الشارب بغدادی . وی از ابوبکر الباغندی حدیث شنیده و ابوبکرالبرقانی از وی روایت حدیث کرده است . (اللباب فی تهذیب الانساب ).
شاربیلغتنامه دهخداشاربی . [ رِ بی / بی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب است بشارب (نوشنده ) ودر بغداد سقا را شارب گویند و این غلط مصطلح است چه شارب نوشنده است نه نوشاننده . (از انساب سمعانی ).
شورابهلغتنامه دهخداشورابه . [ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد. سکنه ٔ آن 180 تن . آب از نهر شورابه . محصول آن غلات و لبنیات . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
شورابیانRuppiaceaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از قاشقواشسانان با یک سرده و حدود ده گونه که معمولاً در آبهای شور یا کمنمک میرویند و برگهایشان نواری با غلافی در قاعده و گلهایشان ریز و بدون گُلپوش است که در گلآذین خوشهای انتهایی و کوتاه قرار میگیرند
دیزبادلغتنامه دهخدادیزباد. (اِخ ) نام محلی کنار راه نیشابور و مشهد میان قلعه وزیر و شورابی در 852200 گزی تهران . (یادداشت مؤلف ).
شورابیانRuppiaceaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از قاشقواشسانان با یک سرده و حدود ده گونه که معمولاً در آبهای شور یا کمنمک میرویند و برگهایشان نواری با غلافی در قاعده و گلهایشان ریز و بدون گُلپوش است که در گلآذین خوشهای انتهایی و کوتاه قرار میگیرند