لغتنامه دهخدا
شوری . [ را ] (ع اِمص ) مشورت کردن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). مشورت . (مهذب الاسماء). کنکاش . کنکاش کردن . (منتهی الارب ). مشورة. (غیاث اللغات ). مشورت و کنکاش . (ناظم الاطباء). مشاورت . سگالش . (یادداشت مؤلف ). رایزنی . (فرهنگ فارسی معین ) : و امرهم