شومیتلغتنامه دهخداشومیت . [ می ی َ ] (از ع ، مص جعلی ، اِمص ) (از: شوم + یت مصدری ) نحوست . (ناظم الاطباء). رجوع به شوم و شومی شود.
دیدار سرانsummit meeting, summit, summit conferenceواژههای مصوب فرهنگستانملاقات سران دولتها یا مسئولان بلندپایة آنها
سوامدلغتنامه دهخداسوامد. [ س َ م ِ ] (ع اِ) ج ِ سامد: سوامداللیل خفاف الازواد؛ ای دوائم السیر. (منتهی الارب ). و قولهم سوامد اللیل خفاف الازواد؛ تعب و زحمت راندن شتران در شب سبب میشود مر ارزانی و فراخی را. (ناظم الاطباء). رجوع به سامد شود.
شآمتلغتنامه دهخداشآمت . [ ش َ م َ ] (ع مص ) شئامت . مأخوذ از شآمة عربی به معنی بدفالی و شومی و بدیمنی و نکبت . (ناظم الاطباء) (از اشتنگاس ). شومی و بدی .(فرهنگ نظام ). بدبختی . بدفالی . رجوع به شآمة شود.
شامطلغتنامه دهخداشامط. [ م ِ ] (ع اِ) دیگ بزرگ که گنجایش یک گوسپند با دیگ افزار دارد. (ازاقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).