سمسرةلغتنامه دهخداسمسرة. [ س َ س َ رَ ] (ع مص ) نیک ماهر شدن به احوال زمین . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء).
شمصرةلغتنامه دهخداشمصرة. [ ش َ ص َ رَ ] (ع مص ) تنگ گرفتن بر کسی . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
سمساریلغتنامه دهخداسمساری . [ س ِ ] (حامص ) عمل و شغل سمسار. || (اِ) دکان سمساری . (فرهنگ فارسی معین ).
شمشیریلغتنامه دهخداشمشیری . [ ش ِ / ش َ ] (ص نسبی ) منسوب به شمشیر. || (اِ) قسمی گل . قسمی گیاه زینتی . (یادداشت مؤلف ).- شمشیریان ؛ تیره ای جزو رده ٔ دو لپه ای های جداگلبرگ است . شیمشیر. (فرهنگ فارسی معین ).
عبدالتاجدینلغتنامه دهخداعبدالتاجدین . [ ع َ دُت ْ تا ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاهان . واقع در 13هزارگزی شمال باختر کنگاور - خاور کوه شمشیره . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر و 400 تن سکنه دارد، آب
کابللغتنامه دهخداکابل . [ ب ُ ] (اِخ ) شهر مهم و پایتخت افغانستان در 43درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و 69 درجه و 13 دقیقه ٔ طول شرقی ، در <span class="hl" dir="l