لغتنامه دهخدا
خجلت . [ خ ِ ل َ ] (ع اِمص ) شرمندگی . شرمساری . چکس . (ناظم الاطباء). انفعال ، شرم . آزرم . سرافکندگی . سرشکستگی . (یادداشت بخط مؤلف ) : مردم ... مطیع و منقاد وی باشند و خجلت را بخویشتن راه ندهند. (تاریخ بیهقی ).گل سرخ چون روی خوبان بخجلت بنف