لغتنامه دهخدا
کدید. [ ک َ ] (ع اِ) نمک جوش ناکرده . (منتهی الارب ). نمک نیم کوفته . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آواز نمک وقتی که در دیگ ریزند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || زمین شکم فراخ . (منتهی الارب ). شکم فراخ زمین . (ناظم الاطباء). شکم فراخ زمین که چون و