شیاردارsulcate, furrowed, groovedواژههای مصوب فرهنگستانویژگی گیاهانی که بخشهایی از آنها دارای فرورفتگیهای باریک و بلند یا شیارکهای (fissures) کمعمق یا مجراهای (channels) باز است
باند شیاردارgrooved runway, GRVDواژههای مصوب فرهنگستانباندی که بر سطح آن شیارهایی استاندارد تعبیه شده است تا در هنگام بارندگیهای شدید از غرقاب شدن آن جلوگیری شود
باند شیاردارgrooved runway, GRVDواژههای مصوب فرهنگستانباندی که بر سطح آن شیارهایی استاندارد تعبیه شده است تا در هنگام بارندگیهای شدید از غرقاب شدن آن جلوگیری شود
ریلبند شیاردارgrooved tieواژههای مصوب فرهنگستانریلبندی که بر آن شیاری برای استقرار دندانۀ زینچۀ فلزی در محل نشیمنگاه ریل ایجاد شده است متـ . تراورس شیاردار
ریل قاشقیgrooved rail, girder railواژههای مصوب فرهنگستانریلی با کلاهک شیاردار که طوقۀ چرخهای خطنورد در آن قرار میگیرد
باند شیاردارgrooved runway, GRVDواژههای مصوب فرهنگستانباندی که بر سطح آن شیارهایی استاندارد تعبیه شده است تا در هنگام بارندگیهای شدید از غرقاب شدن آن جلوگیری شود
ریلبند شیاردارgrooved tieواژههای مصوب فرهنگستانریلبندی که بر آن شیاری برای استقرار دندانۀ زینچۀ فلزی در محل نشیمنگاه ریل ایجاد شده است متـ . تراورس شیاردار
رینگ تراکم شیاردارgrooved compression ringواژههای مصوب فرهنگستانرینگ تراکمی که برای روغنکاری بهتر دارای شیار است متـ . حلقۀ تراکم شیاردار