شارژرواژهنامه آزادباراکَن. می شود آکَننده و پر کنندۀ بار. برای نمونه، باراکَن باتری. برق یار (شارژ لوازم برقی). بَریار.
لولای پَسارگیرdrag hinge hunting hingeواژههای مصوب فرهنگستانلولایی تقریباً عمودی در بُن پرّۀ چرخانۀ اصلی بالگَرد که به آن اجازۀ حرکت محدود درهنگام تغییرات پَسار ناشی از چرخش میدهد متـ . لولای لرزهگیر lead-lag hinge لولای آلفا alpha hinge
مادۀ شیارگیرfissure sealant, pit and fissure sealant, dental sealantواژههای مصوب فرهنگستانمادهای رزینی که برای پیشگیری از پوسیدگی، گودهها و شیارهای دندان را با آن پُر میکنند متـ . شیارگیر
مادۀ شیارگیرfissure sealant, pit and fissure sealant, dental sealantواژههای مصوب فرهنگستانمادهای رزینی که برای پیشگیری از پوسیدگی، گودهها و شیارهای دندان را با آن پُر میکنند متـ . شیارگیر