سودآورلغتنامه دهخداسودآور. [ وَ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) سوداگر که به معنی تاجر است . (از برهان ) (آنندراج ).
شادوارلغتنامه دهخداشادوار. [ شادْ ] (اِخ ) نام کوهی در حوالی سمرقند : در آن اثنا بسمع اشرف اعلی رسید که در دامن کوه شادوار قلعه ای است که آن را از کنیت گویند. (تاریخ حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 232).
سودآورفرهنگ فارسی عمید۱. آنچه سود و بهره بدهد؛ هر چیزی که از آن سود و بهره به دست آید.۲. (اسم، صفت) [قدیمی] سوداگر.
سودآوردیکشنری فارسی به انگلیسیefficacious, moneymaking, gainful, moneymaker, profit-making, profitability