نیرنگفرهنگ مترادف و متضادافسون، تزویر، تغابن، حقه، حقه، حیله، خدعه، دستان، دغا، ریو، شید، شیلهپیله، طلسم، فریب، فریب، فسون، فسوس، گول، مکر
تزویرفرهنگ مترادف و متضاد۱. تغابن، تقلب، حیلت، حیله، خدعه، دستان، دوال، دورویی، ریا، ریاکاری، زرق، سالوس، شید، شیلهپیله، ظاهرسازی، ظاهرنمایی، غدر، فریب، فریبکاری، فسوس، کید، مکر، منافقت، نیرنگ ۲. دروغپردازی کردن، ۳. دورویی کردن، فریبدادن، مکر ورزیدن، گول ز
حقهفرهنگ مترادف و متضاد۱. بامبول، دوزوکلک، کلک ۲. حیله، خدعه، ریب، فریب، گول، مکر، نیرنگ ۳. شعبده، تردستی، زرنگی، شگرد، فند ۴. تزویر، ریا ۵. شیلهپیله ۶. ظرف کوچک، قوطی کوچک ۷. ظرف سفالین انتهای وافور ۸. جسم، گوی