سوپ داغhot soupواژههای مصوب فرهنگستانپلاسمایی متشکل از کوارک و گلوئون و فوتون و نوترینو و برخی ذرات دیگر که در آغاز پیدایش در تعادل گرمایی بودهاند
سوپ ژلاتینیgelatinous soupواژههای مصوب فرهنگستانمحلول آبی نسبتاً غلیظ که حاوی موادی با قابلیت تبدیل به ژلاتین است
ماست سویاsoy yoghurtواژههای مصوب فرهنگستانفراوردهای با بافت خامهای که از شیر سویا تهیه میشود و جانشینی است برای پنیر خامهای و خامۀ ترش
نوشابۀ سویاsoya beverage/ soybeverageواژههای مصوب فرهنگستاننوشابهای که غالباً از سویا و محصولات آن تهیه میشود
صندلی کودکbaby car seat, child safety seat, infant safety seat,child restraint system, child seat,baby seat, restraining car seat, car seatواژههای مصوب فرهنگستانصندلی ایمنی برای نشستن کودک در خودرو بهمنظور جلوگیری از آسیب رسیدن به او در هنگام تصادف
نقوقلغتنامه دهخدانقوق . [ ن َ ] (ع ص ) صائح . (اقرب الموارد). آنکه نقیق کند. (یادداشت مؤلف ). ج ، نُقُق .
ناعرلغتنامه دهخداناعر. [ع ِ ] (ع ص ) صائح . (المنجد). آنکه فریاد می زند و به بانگ بلند صدا می زند. نعره زننده . رجوع به نعر شود.
زبیداتلغتنامه دهخدازبیدات . [ زُ ب َ ] (اِخ ) نام شعبه ای است از زبید. این شعبه ملحق اند به «بعیر» از قبیله ٔ «اسلم » که یکی از قبائل «صائح » از شمر بنی طی میباشد. (از معجم قبائل العرب از کتاب عشائر العراق ص 208).
فصائحلغتنامه دهخدافصائح . [ ف َ ءِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ فصیحة.(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به فصیحة شود.