فرهنگ فارسی عمید
۱. کسی که دارای نظر و رٲی صائب است؛ آگاه؛ بینا.۲. باریکبین.۳. عارف.۴. [قدیمی] بلندنظر؛ بلندهمت.۵. کسی که جمال و زیبایی را دوست دارد و با نظری پاک از مشاهدۀ آن لذت میبرد: ◻︎ هرکسی را نتوان گفت که صاحبنظر است / عشقبازی دگر و نفسپرستی دگر است (سعدی۲: ۳۴۱).