شبعانةلغتنامه دهخداشبعانة. [ ش َ ن َ ] (ع ص ) مؤنث شبعان . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). و هی شبعی . (از اقرب الموارد). رجوع به شبعان شود.
شبهانةلغتنامه دهخداشبهانة. [ ش َ ن َ ] (ع اِ) یکی شبهان . تریاقی است مر گزیدگی هوام را و سرفه و تفتیت حصاة را نفع بخشد و شکم را بند کند. (منتهی الارب ).
صبحانهلغتنامه دهخداصبحانه . [ ص ُ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) ناشتایی . زیرقلیانی . ناهارشکن . صفراشکن . ناشتاشکن . لقمةالصباح . چاشنی بامداد. لُهنة. آنچه صبح خورند چون چای و شیر و کره و نان و قهوه و مانند آنها. || (ص نسبی ) متعلق به صبح . منسوب به صبح .
ناشتائی شکستنلغتنامه دهخداناشتائی شکستن . [ ش ْ / ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) ناهاری کردن . چیز اندک خوردن . (ناظم الاطباء). ناشتائی خوردن . صبحانه خوردن . افطار کردن .
ناهار خوردنلغتنامه دهخداناهار خوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) ناهار شکستن . صبحانه خوردن . به ناشتا خوردن . || روزه گشادن . روزه بازکردن . افطار کردن . || در تداول ، طعام خوردن به نیمروز.
خوردنلغتنامه دهخداخوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص ) از گلو فرودادن و بلعیدن غذا و طعام و جز آن . (ناظم الاطباء). اوباریدن . بلع کردن . اکل . تناول . جاویدن چیزی جامد. (یادداشت مؤلف ). جویدن . خائیدن . (ناظم الاطباء) : تلخی و شیرینی
صبحانهلغتنامه دهخداصبحانه . [ ص ُ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) ناشتایی . زیرقلیانی . ناهارشکن . صفراشکن . ناشتاشکن . لقمةالصباح . چاشنی بامداد. لُهنة. آنچه صبح خورند چون چای و شیر و کره و نان و قهوه و مانند آنها. || (ص نسبی ) متعلق به صبح . منسوب به صبح .
صبحانهلغتنامه دهخداصبحانه . [ ص ُ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) ناشتایی . زیرقلیانی . ناهارشکن . صفراشکن . ناشتاشکن . لقمةالصباح . چاشنی بامداد. لُهنة. آنچه صبح خورند چون چای و شیر و کره و نان و قهوه و مانند آنها. || (ص نسبی ) متعلق به صبح . منسوب به صبح .
تعرفۀ با صبحانهbed and breakfastواژههای مصوب فرهنگستانتعرفۀ اتاق با در نظر گرفتن قیمت صبحانه متـ . با صبحانه B and B