صحابیاتلغتنامه دهخداصحابیات . [ ص َ بی یا ] (ع ص نسبی ، اِ) ج ِ صحابیة، و آنان زنانی هستند که درک صحبت رسول (ص ) کرده اند.
شهابادلغتنامه دهخداشهاباد.[ ش َ ] (اِخ ) مرکز دهستان بخش حومه ٔ شهرستان بیرجنداست و 99 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9). خره ای در قاینات و بیرجند. (یادداشت مؤلف ).
شعباتلغتنامه دهخداشعبات . [ ش ُ ع َ ] (از ع ، اِ) ج ِ شعبه . (یادداشت مؤلف ).شعبه های بسیار. (از ناظم الاطباء). رجوع به شعبة شود. || فروع . شاخه ها. (فرهنگ فارسی معین ).
شعباتفرهنگ فارسی عمید۱. = شعبه۲. (موسیقی) [قدیمی] مجموع بیستوچهار شعبهای که دوازده مقام موسیقی را تشکیل میدادند.
ضباعةلغتنامه دهخداضباعة. [ ض ُ ع َ ] (اِخ ) دختر عامربن قشیر، و آن ضباعه ٔ کبری و از صحابیات است . (منتهی الارب ).
حسانهفرهنگ نامها(تلفظ: hesāne) (عربی) زن بسیار نیکو ؛ (در اعلام) از صحابیات و از دوستان نزدیک حضرت خدیجه کبری (س) است .
صفیةلغتنامه دهخداصفیة. [ ص َ فی ی َ ] (اِخ ) دختر شیبة، یکی از صحابیات و راویه ٔ احادیث است . (قاموس الاعلام ترکی ).